برای تو...همسرم.
در تاریكی چشمانت را جستم
در تاریكی چشمهایت را یافتم
و شبم پر ستاره شد
× × ×
تو را صدا كردم
در تاریكترین شب ها
دلم صدایت كرد
و تو با طنین صدایم به سوی من آمدی
با دست هایت برای دست هایم آواز خواندی
× × ×
با تنت برای تنم لالا گفتی
چشمهای تو با من بود
و من چشمهایم را بستم
چرا كه دستهای تو اطمینان بخش بود
× × ×
صدایت میزنم گوش بده
قلبم صدایت میزند
× × ×
شب، گرداگردم حصار كشیده است
و من به تو نگاه میكنم
× × ×
از پنجرههای دلم
به ستارههایت نگاه میكنم
چرا كه هر ستاره آفتابی است
× × ×
من آفتاب را باور دارم
من دریا را باور دارم
و چشمهای تو سرچشمه دریاهاست.
« احمد شاملو »
نی نی گلم...
شما ٢ روز دیگه به این دنیا میای...اروم . بی صدا...
میای و دنیای من و بابایی رو عاشقانه تر میکنی...
میخوام بدونی ما حالا و برای همیشه کنارت هستیم...
عشق عمیقی که از تو....توی وجودم حس میکنم...
از اونجاست که میخوام بدونی...
مامانی یکبار و برای همیشه عاشق شد...عاشق بابایی...
وشما دختر گلم...نیمی از وجودت همون عشقه...
برات بهترین ها رو میخوام عزیزم....
همه لحظه های شاد دنیا رو...
و روزی که توام عاشق بشی...
دوستت دارم...از حالا....تا اخر تمام لحظه های با هم بودن.
دوستت دارم.